ارزش‌ها

  1. خانه
  2. »
  3. ارزش‌ها

بیانیه ارزش های کلیدی، قواعد فرهنگی و الگوهای رفتاری

رهبران، مدیران، کارکنان، ‌تیم ها و سازمان های «بافراست»

تخصص گرایی (ترکیب دانش، تجربه و توانایی)

کسب موفقیت های بزرگ و پایدار فردی و سازمانی، پیش و بیش از هر عامل دیگری، نیازمند اتخاذ رویکرد تخصصی، عقلانیت و شایسته سالاری همه جانبه در جهت گیری ها، تصمیم سازی ها و ساز و کار های اجرایی است. صرفا با بهره مندی از تخصص های مختلف و چند بعدی، و اجتناب از نگاه تک بعدی است که می توانیم به کیفیت و نتیجه تحلیل ها، تصمیمات، برنامه ریزی ها، راهکارها، رفتارها و اقدامات خود، اعتبار و قوام بیشتری ببخشیم.

جذب نگهداشت و توسعه سرمایه انسانی

کارکنان شایسته در همه سطوح سازمان و با هر مسئولیتی که دارند، گلیدی ترین دارایی و سرمایه ارزش آفرین هر کسب و کار محسوب می شوند. رضایت مندی و انگیزش، سلامتی و نشاط، رفاه و آسایش، احترام و توجه، قدرشناسی، پشتیبانی، دادن فرصت رشد و شکوفایی، رفتار منصفانه و شایسته، تعادل کار و زندگی، همگی از الزامات مادی و معنوی برای بهروه وری حداکثری و جذب و نگهداشت این سرمایه و مزیت رقابتی ویژه است.

احساس رضایتمندی و خوشبختی در محیط کار

شادی، آرامش، شکرگزاری و رضایت عمیق درونی ناشی از حس هدفمندی و معنا، خیرخواهی و شفقت، اصالت و یکرنگی، بودن در مسیر درست، انجام دادن درست کار درست در زمان و مکان درست، کار کردن در جای درست با افراد درست. و همه موهبت های بی شماری که کار و زندگی ما را فرا گرفته است.

ارزش آفرینی رقابتی برجسته

بافراست ها در هر مسئولیت، نقش و جایگاهی که باشند برای اطرافیان خود، آفرینندگان ارزش های مشخص، ملموس و معنی دار هستند و احساس مفید بودن می کنند. اطرافیان و ذینفعان نیز حضور آنها را ضروری و ارزشمندی شان را انکار ناپذیر می دانند. آن ارزش ها در درجه نخست، از دید دریافت کننده ارزش، مزایا و منافعی قابل رقابت با بهترین گزینه ها و سایر آلترناتیوها هستند، و علاوه برآن، چنان برجسته و چشمگیر اند که به وفاداری، حمایت و ارتباط عمیق و ماندگار از سمت اطرافیان می انجامد، به گونه ای که حاضرند متقابلا ارزش مضاعفی بپردازند. فرایند بده بستان ارزش، بطور روزمره، در طول هر پروژه و یا خرید و فروش محصول و خدمت، در هر فضا و مناسبتی و در ارتباط هر یک از کارکنان با مشتریان، مدیران و هم تیمی ها، در درون و بیرون سازمان اتفاق می افتد. نکته مهم اینجاست که این فرایند توسط بافراست ها، هر روز و هر روز، با هشیاری و خواست و اراده و اشتیاق بالا، با هدفمندی و استراتژی مشخص و نگرش بلند مدت، مدیریت، اجرا و حسابرسی می شود. ارزش آفرینی رقابتی برجسته، یک ویژگی و وظیفه بنیادین برای عالی شدن است.

یادگیری، بهبود و رشد مستمر

برخورداری از ذهنیت رشد، نگرش پویا و روحیه یادگیرندگی کمک می کند تا در دام محدودیت های وضعیت موجود و یا موفقیت های پیشین گرفتار نشویم، به خود آگاهی بیشتر و عمیق تری برسیم، روش های بهتر و موثر تری را آزمون، کشف و یا خلق کنیم، و در مسیر خود شکوفایی و استفاده از حداکثر پتانسیل فردی و سازمانی بطور بی قفه در حال حرکت و پیشروی باشیم. خوب، دشمن عالی است. باید بدویم تا چابک بمانیم و از رقبا عقب نیفتیم. اگر برای هدف «عالی و بهترین شدن»، همت و تلاش و مبارزه نکنیم و در اوج آمادگی و شایستگی نباشیم، بدون تردید در طوفان تحولات سریع و تغییرات پرشمار و شوک های غیرقابل پیش بینی دنیای امروز و آینده، ناکام خواهیم ماند. چاره کار، تبدیل شدن عادت «یادگیری، بهبودی و رشد مستمر» به تمرین و تکلیف روزانه فردی و تیمی، و فرهنگ غالب سازمانی است. پیاده سازی و پایداری این فرهنگ، مستلزم برنامه ریزی، سرمایه گذاری و استراتژی مشخص برای «آموزش اثربخش» و «محیط کار مناسب» برای بهبودی و رشد مستمر است.

روحیه رهبری و جستجوی تعالی

بافراست ها همواره در تکاپوی پیشگامی و درخشش حداکثری خود و اطرافیان شان هستند. به کسب دستاوردهای بزرگ تر در بازار می اندیشند، تجربه زیست با کیفیت تر در فرهنگی انسانی تر و محیط کاری مطلوب تر را با جدیت دنبال می کنند، و برای تحقق اهداف و رویاهای خود همواره با هوشمندی، قدرت و سرعت، استراتژی عالی و برنامه عملیاتی طراحی و پیاده سازی می کنند. آنها در سفر اجرا و پیشروی به سمت اهداف شان، به همه محدودیت ها، فرصت ها، مخاطرات، منابع و عوامل تاثیرگذار داخلی و محیطی توجه دارند و متناسب با شرایط و موقعیت ها در روش ها و برنامه ها تجدید نظر می کنند، اما در موفقیت ها و شکست ها هرگز دچار توقف و رکود، غرور و غفلت و یا دلسردی و سرخوردگی نمی شوند و از جستجوی تعالی، تعهد به آرمان ها و پیگیری اهداف بزرگ تر و بزرگ تر دست نمی کشند. بافراست ها، فارغ از عنوان شغلی، دنباله رو و منفعل نیستند، نقش قربانی را ایفا نمی کنند و منتظر مشوق های بیرونی، تصمیمات دیگران یا بهبود شرایط و تغییر اوضاع نمی مانند. بلکه همواره با انگیزش درونی و خواست و اراده خود، افراد و تیم ها و سازمان هایی تصمیم گیرنده، تعیین کننده، تغییر دهنده، تاثیر گذار و اهل ابتکار عمل هستند، کنترل شرایط و هدایت امور را با مسئولیت پذیری و اعتماد و درایت در دست می گیرند و قدرت بسیج نیروها و بازآفرینی و تحول دارند.

همسویی، هماهنگی و هم افزایی

همه افراد، گروه ها، تیم ها و بخش ها در قالب یک سازمان واحد عمیقا به ارزش ها و اهداف مشترکی باور دارند و برای تحقق چشم انداز نهایی، فارغ از تفاوت اجتناب ناپذیر نقش ها و سلایق، در تعامل با همدیگر به عالی ترین شکل ممکن، همسو و هماهنگ عمل می کنند. در چنین بستر و فضایی، همه ارزش ها در کنار همدیگر و با ظرافت و هوشمندی خاصی ترکیب می شوند و سمفونی باشکوه «بافراست و عالی شدن» را پدید می آورند. این سمفونی، یک حقیقت یکپارچه و فراگیر است: ساحت درونی و بیرونی فرد، تعاملات فرد، تیم و سازمان، ارتباط و مبادلات سازمان با مشتریان، تامین کنندگان و همه ذینفعان و کل جامعه پیرامونی را به درجات مختلف فرا می گیرد و جان و جهان را به جایی بهتر، و شاید به بهترین جای ممکن، برای زیستن انسان تبدیل می کند.